عبور از آرمان های «ولایی» و «لاله ها» خط قرمز ماست! مبادا روی «لاله» پا گذارید!، که خشم امتی را در بیارید! تمام «هست» ما «هست» «ولایی» است، وجود و نقش ما عین«فدایی» است! خط قرمز را گر کردی عبوری، مشو خندان نذاریم بهر تو هیچ سروری! تمام جسم ما «بیدار چشم» است، «کمان ابرویش» […]
بایگانی برای دسته "ادبیات پای داری"
جانباز آئینه ی «شهید» است! (عان) جانباز لاله ای سرخگون از گلستان شهادت است!، تفسیر آیه آیه های نور و هدایت است! جانباز جریان جرعه «الست» است و جاری «سیر الی الله» آن هم «سلوکی عاشقانه و عارفانه»! جانباز هم آغوش سپیده است و همزاد خورشید! تفسیر «شهادت» و «شهامت» در سیمای جانباز طلوع نموده […]
ای خدا برخی زبیر و طلحه اند، قلب هایی مثل من زین دوستان در غصه اند! روزهای سخت مردانگی شیران صفت، بودند این عزیزان خط شکن و با صحت! صد افسوس که جالا گشته اند پشیمان آن زمان، محو می سازند چه نیکی هایی نام بردنان! کاش زخم هایشان می یافت التیام، تا نبودن طلحه […]
همچنان پشت سنگر ایستاده ایم! همچنان پشت سنگر مرد و مردانه چو شیر ایستاده ایم، ترکش های طعن و تهمت نابخردان به جان خریده ایم! پرچم یا مهدی تان بچه ها شکر خدا افراشته است، دشمنان نادان ما همچنان ما را دست کم انگاشته اند! قطره ایم در دل اقیانوس ولایت گر چه آرام مانده […]
سهم خواهی از خدایم دور کرد! سهم خواهی از خدایم دور کرد، آنچه ناخواستم بدان مجبور کرد! این همه تیر و ترکش در بدن، چه شد افتخاراتم را مستور کرد؟ ای برادر گر کردی با خدایت معامله، سهم خواهی ات به چه قیمت مشهور کرد؟ لحظه ای، لختی بیاندیش در عاقبت، مهر تیر و ترکش […]
امتیاز چه خواهی، طلحه و زبیر هم خواستند! امتیاز چه خواهی، طلحه و زبیر هم خواست، آن همه مدال افتخار ز جایش بر خاست، خدا داده را ز خلق خواستی نیست، که فیض و رحمت حق را کاستی نیست!، پاس دار نعمت خدا داده را، پاس دار نقمت خدا داده را، بیا و به نعمت […]
صَلَی اللهُ عَلَیکُم یا اَهل البَیتِ النُبُوَّه! دست و پا میزد شیخم اندر یم خون آنگاه که در یم خون دست و پا میزدی دیدم، گلدسته های پوست کنده ات را بوسیدم، در گلستان ربنایت شهد شهود، تو چه چشیدی که طفیلت منم چشیدم؟، شلمچه ای کاظم جان بوی زهرا (س) می داد، دلهای صفا […]
سری که هیچ سر آمدن نداشت، آمد سری که هیچ سر آمدن نداشت، آمد —– بلند بود ولیکن بدن نداشت آمد بلند شد سر خود به آسمان بخشید —– سری که بر تن خود، خویشتن نداشت آمد ***** “نشر نخعی” (عان) ناشر آثار بدیع در جهان اسلام***** www.NakhaeiPress.com / nakhaeipress@yahoo.com 09153156411 – ۰۹۳۹۴۳۰۶۴۱۱ ۸۶۵۳۲۶۱ (۰۵۱۱) […]
چشم پاک دختری از جمله ای تر مانده است چشم پاک دختری از جمله ای تر مانده است —– چشم های پاکش اما خیره بر در مانده است روی دیوار اتاق کوچک تنهائی اش —– عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است ***** “نشر نخعی” (عان) ناشر آثار بدیع در جهان اسلام***** www.NakhaeiPress.com / nakhaeipress@yahoo.com […]
بعد عمری باز شیدایی شدیم باز هم در دل جنون آغاز شد —– زخم میدان های مین ابراز شد باز هم مجنون لیلایی شدیم —– بعد عمری باز شیدایی شدیم ***** “نشر نخعی” (عان) ناشر آثار بدیع در جهان اسلام***** www.NakhaeiPress.com / nakhaeipress@yahoo.com 09153156411 – ۰۹۳۹۴۳۰۶۴۱۱ ۸۶۵۳۲۶۱ (۰۵۱۱) مشهد الرّضا (ع) www.nakhaeipress.com شما عزیزان نیز […]
کبوتر و دو پلاک و دو ساک خالی تو کبوتر و دو پلاک و دو ساک خالی تو —– دلم دوباره گرفته ز بی خیالی تو تو التماس نگاه کدام پنجره ای —– که نقش بسته نگاهم به طرح قالی تو ***** “نشر نخعی” (عان) ناشر آثار بدیع در جهان اسلام***** www.NakhaeiPress.com / nakhaeipress@yahoo.com 09153156411 […]
بار دیگر لاله ها از خاک روییدن گرفت بار دیگر لاله ها از خاک روییدن گرفت —– غنچه، پیراهن شکافت انداخت، خندیدن گرفت نغمه داوود سر دادند مرغان چمن —– عطر گل در کوچه های شهر پیچیدن گرفت ***** “نشر نخعی” (عان) ناشر آثار بدیع در جهان اسلام***** www.NakhaeiPress.com / nakhaeipress@yahoo.com 09153156411 – ۰۹۳۹۴۳۰۶۴۱۱ ۸۶۵۳۲۶۱ […]
کوله باری پر ز مهر انبیاء دارد شهید کوله باری پر ز مهر انبیاء دارد شهید —– سینه ای چون صبح صادق با صفا دارد شهید این نه خون است ای برادر بر لب خشکیده اش —– بر لب خونرنگ خود آب بقاء دارد شهید ***** “نشر نخعی” (عان) ناشر آثار بدیع در جهان اسلام***** […]
شهادت گل خوشبو و معطر شهادت، گل خوشبو و معطری است که جز دست برگزیدگان خداوند در میان انسان ها به آن نمی رسد. امام خامنه ای ***** “نشر نخعی” (عان) ناشر آثار بدیع در جهان اسلام***** www.NakhaeiPress.com / nakhaeipress@yahoo.com 09153156411 – ۰۹۳۹۴۳۰۶۴۱۱ ۸۶۵۳۲۶۱ (۰۵۱۱) مشهد الرّضا (ع) www.nakhaeipress.com شما عزیزان نیز می توانید چکیده […]
صَلَی اللهُ عَلَیکُم یا اَهل البَیتِ النُبُوَّه! “اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم!” صلی الله علیک یا بقیة الله، آجرک الله یا صاحب الزمان! شرمنده ی شرم توئیم، سردار! دلمان خوش بود، سردار داریم، رفیق جبهه ها، دلدار داریم، از آن جمع و خیل دلسپاران، شفیق مانایی، غمخوار داریم، انیس و مونس […]
«نشانه های بی نشان» سلام بر لاله های همیشه زنده ای که بر قاب لحظه ها خفته اند. سلام بر دستهای اجابت فرشتگان که در سنگر عشق نماز حاجت می خوانند تو بالاتر از ستاره ای و بالاسر دستهای استجابت را، و دعا کن برای تعجیل در فرجش. جهنم است دنیای خیالی ما فرشیان و […]
شمع شبستان شاهد است شهید! تا گل روئیدنی است، “شهید” شاهد” است، تا غنچه شکفتنی است، “شهید” “شاهد” است، تا پیرهن گل دریدنی است، “شهید” “شاهد” است، تا گل بوئیدنی است، “شهید” “شاهد” است، تا گل خندیدنی است، “شهید” “شاهد” است، تا جان جاودانگی است، “شهید” “شاهد” است، تا خدا دوست داشتنی است، “شهید” “شاهد” […]
اینجا که کوفه نیست! دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست فرق دو نیم گشته حیدر هنوز هست تشت طلا پر است ز خون جگر هنوز در قتلگاه یک تن بی سر هنوز هست ما سوگوار آل رسولیم تا ابد در ما هزار چشم ز خون تر هنوز هست از زخم های کهنه ما بر […]
دلی آئینه ای دلم آئینه ای تنهای تنها دلم پیمانه ای عطشان و شیدا نشسته گر غباری یر دل من بنالد از غم نامردمی ها … بریزم اشک و خون دل خورم تا بشویم رنج جرم مانده برجا … شکسته جانم از درد جدائی لب و مهر سکوت و درد شبها!!! ز زخم تهمتش خون […]
دلی آتشفشانی دلی دارم که چون آتشفشان است گداز اشک از چشمم روان است زبان آتش شده در کام و خاموش غمی خونین در این آتش نهان است مرا تا کی توانم سوخت زین درد؟ مگر نامردمی ها جاودان است؟ ز جیغ باغبان و بلبل و گل همه رفتند و غم همراز جان است شقایق […]